عورانی

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک
عورانی

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک

پناهگاه

 


صدایی که هم اکنون می شنوی
اعلام وضعیت قرمز است
به پناهگاه خود برو!
این جنگِ تحمیلی
تجاوز تو بود!
.
.
.
مژه بر مژه 
لشکر آراسته ای
سیاه پوش !

من بی سلاحِ رزم
خلع از زرهِ ایمان
همان بَدَوی بی گناه!

لب بر لب
سنگر چیده ای
گنجینه ی زبان را!

هدف می گیرم
انبار مهمّات ت را
- پنهان به زیر دامن ت! -

چین بر چین
شکاف ها را بسته ای
حصار کرده ای پاهایت را!

پاتک می زنم بدتر از 
شبی خون های زنانه ات
به فتح پاره ای از قلعه ی تنت!

دور بر دور چیده ای
هوس های دشمن را
پولتیک بی ثمر تخریب اراده ام را!

رد می شوم از حریم تنت
تصرف عُدوانی حریر پیرهنت
تا کشف بی بدیل گنجینه ی دهنت!
.
.
.
این صدای آژیر زرد است
با احتیاط از قلعه ی غرورت بیرون بیا
عشق من/ امان نامه ی کودتای توست!

قطعنامه ای صادر می کنم
این اغتشاش را پایان بده.

به گاه دلتنگی / لشکر میارای!
برایم بنویس: "دیگر نمی بوسمت".
خودم برای وجین لبهایت
از هر فعلِ هرزی خواهم آمد.

تو را برای دیدار بعدی 
با قلمه ی تازه 
از شعری عاشقانه 
پیوند می زنم.

آن ترانه که خواهی شنید
اعلام وضعیت سفید است.
.
.
.
برای امنِ تنهایی من
به بی پناه ترین آغوش مردانه ی جهان برگرد.

امیر معصومی/ آمونیاک
مرداد ماه نود و چهار

آقا و خانم الف / با

 

خانم ب: چرا اجازه میدی، در هر زمینه از زندگی ت نظر بده؟!
آقای الف: نمی فهمه!

خانم ب: پس چرا با یک آدم نفهم معاشرت میکنی؟!
آقای الف: این چیزیه که تو نمی فهمی!!! اگر می فهمیدی به خودن اجازه نمی دادی درباره دوستان من نظر بدی!!!


خانم ب: من عزیز توأم؛ با بقیه فرق دارم!
آقای الف: پس بفهم!همین! خلاص!

امیر معصومی / آمونیاک

 

مزاج زندگی!

 

 

مزاج زندگی خراب است !
فاحشه را می خورد،
مردِ هوس، بالا می آورد!
این درد 
مادر زادی نیست!

دل پیچه اش

همه از سرِ بی پدر و مادری است!


امیر معصومی/آمونیاک


سال نود و یک

رساله دلدادگی / فطریه

 

در رساله ی دلدادگی، آنکس که یک ماه از دل شکستگی معشوق امساک کرده است، فطریه اش بر حسب بوسه است و آنکس که بر دلتنگی صبر کرده است، بر حسب آغوش. 
بر معشوق راه دور، مستحب است، نماز عید را در چشمان عاشق اقتدا کنید.
***
بنا بر احتیاط واجب، آنکس که عاشق تر است، بر پرداخت فطریه، اولی تر است.
کفاره ی عشاقی که از دلتنگی، دل بر دیگری شکسته اند، سی روز و سی ساعت و سی دقیقه تمکین مطلق است بر هرچه معشوق می پسندد.!

امیر معصومی / آمونیاک
بیست و ششم تیرماه نود چهار 
شب عید فطر