عورانی

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک
عورانی

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک

نبوسیدگی!(داستان مینی مال)

 

بارها نخ سیگاری که تعارفش کرده بودم رو لای انگشتاش تاب داد و روی لبش گذاشت، بی اون که روشنش کرده باشه!

هفتمین صفحه ی کتاب رو که ورق زد، نگاهی به سیگار کرد و گفت:
" سیگاری نداری که بزاری روی لبت، خودش آتیش بگیره؟!"
خندیدم و گفتم:" اون دل منه که با لب تو آتیش می گیره! "
گفت:" دلم نمیاد دودش کنم بره هوا! می ندازمش پشت گوشم."
و نخ سیگار و لای موهایی که پشت گوشش حلقه کرده بود، فرو کرد.
این بار هم، نبوسیده رفت!

#امیر_معصومی_امونیاک

 پانزده اسفندماه نود و چهار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد