عورانی

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک
عورانی

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک

بهشت مجازی / جهنم واقعی

 


من اسم مقاله ی امروز را می گذارم "حرف حساب" چون جواب ندارد! این یک نظرشخصی در باید و نباید های زندگی مجازی انسان های امروزی است.

بایدی که می گوید: شما موظف به آشنایی با این جهان موازی و آموختن آداب زندگی در آن هستید و
نبایدی که می گوید: هیچ انسانی حق ندارد به بهانه ی حفظ ارزش های یک زندگی واقعی، لذت زندگی در این جهان مجازی را از دیگری سلب کند!
این روزها پیام های اینترنتی و مقالات جامعه شناختی زیادی درباره ی مضرات شبکه های اجتماعی به چشم می خورد که هر کدام، یکی از معایب این فضا را هدف گرفته و در صدد پر رنگ نمودن آن و در نتیجه ایجاد رعب و وحشت از پدیده ی شوم تهاجم فرهنگی هستند!
حالا بعد از تجربه هایی مثل ویدئو، ضبط صوت، کاست ها ترانه های غیر مجاز و ماهواره! دیگر خیلی خوب می دانم چرا این جماعت با هر پدیده ی مهیجی که رکن اصلی آن بر پایه ی آزادی و احترام به حریم خصوصی افراد است،‌ به چشم یک آفت اخلاقی نگاه می کنند!!!
خیلی ساده است!‌ عدم این باور ارزشی که هر انسانی حق دارد حریم خصوصی خود را داشته باشد بی آنکه از این داشته و حق انسانی بخواهد علیه تعهدهای اجتماعی خود استفاده کند! ترس از بیدار شدن ضمیر پنهان فردی که سالها تحت کنترل حکام بوده است!
بله من قبول دارم که برخی از کاربران شبکه های اجتماعی،‌تحت تاثیر فشار های موجود،‌ ددر ابتدای ورود به این جهان موازی، لگام احساس از دست شان خارج شده و کمی طول می کشد تا با چند و چون و آداب استفاده از این فرصت خوب و هماهنگ کردن فضای فردی و زندگی خانوادگی و اجتماعی،‌ آشنا شوند اما این دلیل نمی شود که صورت مساله را پاک کرد.
بهانه ای که دلیل نوشتن این نامه شد، پیامی از سوی یک جامعه شناس بود مبنی بر مذمت کپی و ارسال مجدد پیام هایی که محتوای هیچ پیام انسانی و اخلاقی و فرهنگی که نیست، بماند، بلکه خیلی وقت ها گویای بی سوادی و ناآگاهی فرد منتقل کننده ی پیام هم هست!
بله بنده هم تایید می کنم که از مهمترین عوامل موثر و سازنده در استفاده از این فرصت در شبکه های اجتماعی و پیوند به دهکده ی جهانی،‌ داشتن چشم و گوش باز و آگاهی کامل از هر چه که می نویسیم و نشر می دهیم است!
اما این که عده ای بی توجه و از سر وقت گذرانی به دو گزینه ی کپی و ارسال مجدد معتاد شده اند،‌ دلیل نمی شود که بگوییم زندگی در این فضای مجاز،‌انسان ها را از کسب علم و دانش و حفظ فرهنگ اصیل انسانی، از مطالعه کردن و حضور واقعی و چهره به چهره ی انسان ها،‌دور کرده است و باید این عامل فساد را ریشه کن کرد!
بی شک کپی کردن و ارسال مجدد هر مطلبی بدون اطلاع از منبع درست آن، کار احمقانه ای است و هر انسان آگاه و با خردی باید بداند هر مطلبی که می خواند و یا هر تصویری که می بیند، قطعیتش مشخص نیست چرا که هیچ چیز مطلق نیست!
پس هر مطلب( اعم از متون ادبی و علمی و ...) یا خبری از سوی یک انسان است که احتمال اشتباه بودن آن وجود دارد، پس باید است که خرد خود را بکار گیرد و اگر در مورد مطلبی شک دارد در مورد آن تحقیق کند و از شبکه اطلاع رسانی مجازی که با کل دنیا در ارتباط است استفاده ی مفید و بهینه کند! 
اینکه بگوییم شبکه های اجتماعی از ما مردمی احمق و تنبل ساخته است،‌ قبل از هر چیز انگشت اتهام را به سمت خود گوینده می برد چرا که انسان های احمق در دنیای مجاز، در دنیای واقعی هم همین گونه سطحی نگر و زود باورند! حتی با خواندن کتاب های زیاد و یا شنیدن صحبت آدم های نخبه یا شرکت در کلاس ها و مکان های گوناگون آموزشی و غیره، احمق احمق است و فرقی نمی کند زیرا یکی از مزایای زندگی مجازی، نداشتن نقاب است! 
علیرغم اینکه که افراد زیادی در این فضا دست به ب کاری و اغوای ذهن های ضعیف می زنند اما از سوی دیگر آمار روشنی از فساد های پنهان کشورهایی است که به خاطر سیاست حاکم بر کشور،‌انسان ها نمی توانند خود واقعی و نیازهای حقیقی شان را در اجتماع ابراز و برطرف نمایند لذا این وضع نابسامانی که در دنیای مجازی شاهدش هستیم،‌ فقط ناشی از جهل افراد نیست! 
وقتی برای کسب اطلاعات در معمولی ترین زمینه های مورد علاقه مان با فیلتر شکن ها، باید به همه جای دنیا سر زد؛ وقتی می خواهند فکر و اندیشه ی مردم را کنترل کنند – که تا حد زیادی هم موفق شده اند – باید بدانیم سانسور فکری خطرش بیشتر از اشتباهات دنیای مجازیست! 
حکومت های مستبد و دیکتاتور با فکر کردن آزاد و ارتباط جهانی مشکل دارند و طبیعی است احمق پرور باشند چرا که نمی خواهند مردم شان از دایره ی نفوذ فکری آنان خارج شوند؛
ـ آنها غذای روحی مردم را کنترل می کنند با سانسور کتابها و سایر فعالیت های فرهنگی،با ترفند های اقتصادی و حتی با ساخت فضای سیاسی کاذب! آنها همیشه جهان واقعی مردم را در استثمار افکار منفعت طلبانه ی خویش داشته اند!‌ -
فکر و ذهن آزاد، نوابغ، نخبه ها، دانشمندان، فیلسوفان و مردمی آگاه می پروراند نه فکرهای کنترل شده در راستای اهدافی خاص و مشخص!
به هر انسان باید حق انتخاب داده شود که از بین افکار گوناگون، بتواند گزینش کند نه اینکه خوراک مغزی از قبل آماده شده را برای حفظ بقای از ما بهتران! به مردم بخورانند؛ 
طرز فکر و باورها و عقاید تمام مردم جهان در سیاست حکومتی حاکم بر آنها نهفته است، پس داشتن آگاهی سیاسی برای درک خیلی مسائل از جمله تربیت فرزند و داشتن خانواده ی موفق لازم است و سیاست حاکم حتی به رفتار زن و شوهر با هم ربط دارد چرا حکومت بر مردم دانا سخت تر است تا نادان!‌ و این همان طرز فکر فاسدی است که تا خانه های ما نفوذ پیدا کرده است و حصار شکنی و فرار از قید و بند های مستبدانه در بین افراد خانواده نیز، دلیل ارتباطات پنهانی زیادی است که به جرات می توان گفت اگر در فضای یک کشور سالم با مردی آزاد و خانواده هایی روشن فکر بودیم،‌ بسیاری از این رابطه ها که از ترس جان!‌ پنهانی هستند مانند یک سلام و احوال پرسی روزانه میان دو انسان هم جنس عادی و قابل درک بود!‌نه اینکه عادی ترین احساسات در جهان های آزاد،‌ برای فردی در کشور های سوم، حکم مرگ دارد!
مغز شویی چیز عجیبی است و متاسفانه برخی از مردم ما و کشورهای مشابه از نظر سیاسی و فرهنگی، استفاده از دنیای مجازی اینترنت، شبکه ی جهانی ماهواره و غیره را یاد نگرفته اند و نمی خواهند که یاد بگیرند و همان رفتار سراسر ترس و فرار از فضیلت های انسانی را، که در زندگی های واقعی خود دارند را در برخورد با دنیای مجازی هم نشان می دهند و همیشه سعی دارند نقابی بر چهره و افکار خود زنند، یا تابع جمع باشند یا بدون هیچ ایده ای، ساز مخالف بزنند حال یا به جهت اغراض شخصی یا در دفاع از تئوری حزب و توده هایی که حتی نمی دانند چه اهدافی در پشت این افکار وجود دارد!
شخصا هر گاه می خواهم مطلبی را از شخص خاصی به اشتراک بگذارم، حتما بیوگرافی طرف را مطالعه می کنم و هیچ وقت نظر قطعی نسبت به هیچ مساله ای نمی دهم، چون اعتقاد دارم اطلاعاتی که تمام انسان ها در مورد همدیگر یا جهان پیرامون خود دارند، ناقص است یا سلیقه ی فکری جمع آورنده در آنها دخیل است.
نه فقط دنیای مجاز که دنیای واقعی نیز رینگ مسابقه و صحنه ی به رخ کشیدن اطلاعات نیست! اما آزادی بیانِ آن، انسان را از خیلی چیزها بی نیاز می کند که برای سیاست مدارهای دینی جالب نیست و دائم به آن حمله می شود و این هجمه از نشر بیان نظرات و عقاید لگام گسیخته فقط یک تخلیه ی فوری و لحظه ای از هیجانات و احساسات درونی است که شاید جای سامان دهی و فرهنگ سازی داشته باشد اما جای ترس و دلواپسی ندارد!
وقتی دنیای فکری آدمها محدود و کوچک شود کنترل آنها هم ساده تر است! این که حتما باید متخصص امری باشی تا بتوانی نظر بدهی، مقاله ای بنویسی یا ایده ای بپردازی، در صورتی درست است که سطح دانشگاه های ما جزو معتبرترین مراکز علمی جهان باشد! حال که از نظر علمی در مسایل فرهنگی و مذهبی و اقتصادی و اجتماعی دیگر حرفی برای گفتن نداریم چه جای اشکال است که به همین بودِ خودمان اهمیت دهیم و به نوشته ها و گفته های موافق ارج نهیم و با مخالفان مان از سر درک متقابل و مدارا بر آییم تا به یک انسجام فکری و فرهنگی بالاتر برسیم. 
با تمام این تفاسیر انسان های آگاه خود را درگیر این بازیهای مجازی و واقعی نمی کند و خرد خود را همیشه هوشیار و آگاه نگه می دارند و اجازه ی مغزشویی به کسی نمی دهند و به همه چیز قطعی نگاه نمی کنند؛ چیز جالبی که از دیدن شعبده بازی یاد گرفتم این بود که حتی به چیزی که با چشمانت می بینی هم اعتماد نکن چون چشم ما میتواند مغزمان را فریب بدهد، مغز هم افکار و اطلاعات ما را!
بهتر است با خواندن و تماشای هر چه در محیط اطراف مان می گذرد، خواه مجاز یا واقعی، از هر چیز اطلاعاتی بدست آوریم، با کمی تحقیق و گفتگو، دانسته ای به آن اضافه کنیم و آنگاه نشر دهیم.
خوب است به محض آگاه شدن از اشتباه مان،‌آن را بیان کرده و با جایگزینی اخبار و اطلاعات درست، جلوی اشاعه ی یک خطای فکری و نوشتاری را در هر زمینه ای بگیریم اما به هیچ عنوان خوب نیست، چشم از داشته های مان فرو بندیم از ترس اینکه مبادا خطایی از ما سر زند و برچسبی به ما زده شود. 
از آنجا که هر چیز در حد اعتدال خویش نیکو است، به علایق مجازی مان همان قدر وقت اختصاص دهیم که به عزیزان و لذت های ملموس و واقعی مان.
کسی حق شما را از آزادی و تفریح در حریم خصوصی تان زیر سوال نمی برد! نه تا مادامی که حواستان به سلامت احساسی و جسمی خود و اطرافیان تان هست!
ارزش های اخلاق جهانی چیزی نیست که فرد، زمان یا مکان خاصی تحت سیاست یا مذهب مشخصی اطلاق شده باشد. ارزش های اخلاق جهانی مبنی بر زندگی در فضایی آرام،‌شاد و انرژی بخش است! 
اگر در زندگی حقیقی تان به قدری درگیر چالش و رنج هستید که به مجاز پناه می برید،‌ این را به خاطر داشته باشید که در جهان بعدی به یک زندگی حقیقی بر می گردید نه به یک شکلک یا پی ام مجازی!
حریم خصوصی و جهان مجازی،به
آرام جان و التیام قلب شماست تا راهبرد های بهتری برای زندگی در جهان واقعی و لحظه ی حال کسب کنید!
همانطور که به کسی اجازه نمی دهید مانع آزادی شما در این بهشت مجازی شوید، به خودتان هم اجازه ندهید در جهان واقعی دلیل رنج و آزار کسی باشید!‌

سپاس از بودن همه تان
امیر معصومی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد