عورانی

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک
عورانی

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک

نظریه ی انتخاب / قسمت دوم

ماشین رفتاری

 

در نوشتار قبلی به شناخت پنج مولفه در درک بهتر نظریه ی انتخاب اشاره کردم که مولفه ی اول،‌ شناخت ظرف های نیاز، میزان پر و خالی بودن آنها بود.

تنی چند از دوستان، خواهان شرح بیشتری بر این موضوع بودند که امیدوارم در خلال این نوشتار و دریافت وسعت دید، خودشان بتوانند با واکاوی مفیدتری در رفتارها و خواسته های شان به شناخت دقیق تری از خویش، برسند. اینجا یک توضیح را لازم می دانم که باید نگاه دوباره ای به این پاراگراف در مقاله ی قبلی بیاندازیم:

" ملاحظه می کنید که نوع انتخاب رفتار فردی، در چگونگی رفتار دیگران نیز موثر است؛ پس شما باید از خواسته ی خود آگاه باشید تا به نیازتان پی ببرید:

وقتی شما به عیب جویی از دیگران می پردازید، این به معنای نیاز شما برای شنیده شدن است!( نیاز عشق) و یا به معنای برتری جویی ( نیاز قدرت )

- عیب جویی یک رفتار مخرب است که می توان آن را با  گوش سپردن به گفتار مخاطب جایگزین کرد؛ در اینجا یک برآیند رفتاری دیگر هم داریم: به ظرف نیاز طرف مقابل هم پی می برید؛ این بدان معناست که گفتار هر انسان،‌ بیانگر خواسته های اوست.

کافی است این چهار سوال کلیدی را در یک مدیریت راهبردی، از خودمان بپرسیم:

1.     چه می خواهم؟ (خواسته )

2.     چه کار می کنم؟ ( عمل )

3.     آیا موثر است؟ (ارزیابی)

4.     چه کار دیگری می توانم انجام دهم؟ (گزینه)

5.     طرح من برای رسیدن به آن چیست؟ (طرح)

تمام رفتارهای ما از یک کلیت برخوردار است که از چهار مولفه تشکیل می شود:

الف. تفکر       ب- احساس(درک درونی)     ج- عملکرد     د- فیزیولوژی ( نمود بیرونی احساس در جسم  )

ما بر عناصر تفکر و عملکرد، به طور مستقیم کنترل داریم و بر بخش احساسات و فیزیولوژیک، به طور غیر مستقیم- از طریق آنکه چگونه فکر یا عملی را انتخاب می کنیم،  کنترل داریم. که به مجموعه ی این فرایند، ‌ماشین رفتاری گفته می شود.

( اتومبیلی با چهار چرخ، متصور شوید که دو چرخ جلویی تفکر و عملکرد است و دو چرخ عقبی،‌ احساس و فیزیولوژی  )

این ماشین با همان چهار مولفه ی دیگر که در نظریه انتخاب گفته شد،‌کار می کند:

2.     واقعیت بیرونی: جهان طبیعی با رفتار اجتماعی که در آن زندگی می کنیم.

3.     سیستم ادراکی: متشکل از دو بخش دانش ( اطلاعات) و ارزش ها.

4.     مکان مقایسه : که در آنجا آنچه را که می خواهیم با آنچه را که داریم،‌مقایسه می کنیم.

5.     سیستم رفتاری: که به وسیله ی آن برای دستیابی به آنچه که می خواهیم اقدام میکنیم.( ماشین رفتار )

تمام آنچه که این نمودار رفتاری تحت تعریفی به نام ماشین می خواهد بگوید، نوع عملکرد مغز ماست، به این شکل که:

ما در یک جهان واقعی زندگی می کنیم( مولفه ی دوم) که از طریق سیستم حواس ( پنجگانه) این جهان را درک می کنیم.این حواس در مغز، از یک سیستم دانش کلی و اطلاعاتی عبور می کند تا به فیلتر ارزشی ما برسد.( مولفه ی سوم )

- فیلتر ارزشی همان خوب و بدهایی است که ما برای خود، تعریف کرده و به آنها پایبندیم.-

آنچه در جهان واقع اتفاق می افتد،‌ با گذشت از حواس پنجگانه و اطلاعات کلی (دانسته های خام و بی قضاوت) و فیلتر ارزشی ما، در مغز یک دنیای دریافتی می سازد که در مقایسه با جهان مطلوب مان،‌ یکسری احساسات و ارزش های مثبت،‌منفی یا خنثی را در ما به وجود می آورد. ( مولفه ی چهارم )

- این جهان مطلوب هر کس،‌منحصر به فرد اوست و بر پایه ی پنج نیاز اصلی‌،‌شکل گرفته است.-

آنچه که در نتیجه ی مقایسه ی جهان واقعی با جهان مطلوب خود درک کرده ایم، اگر نتیجه اش احساسات منفی باشد و به ما یک درد درونی بدهد، سیستم رفتاری ما سیگنال ناکامی داده و احساس و فیزیولوژی ما، بر تفکر و عملکرد ما چنان اثر می گذارد که با خلق یک رفتار،‌ تلاش می کنیم، جهان واقعی را با جهان مطلوب خود همسو کرده تا به یک لذت درونی برسیم.

این رفتار خلاقانه! باعث می شود در هر زمینه ای از زندگی احساس ناخشنودی و فلاکت کنیم، که علت یکی از این چهار مورد است:

1.     شما می خواهید دیگری کاری را انجام دهد که خودش نمی خواهد و معمولا شما از طریق مختلف – ضمنی یا علنی – سعی می کنید او را وادار کنید تا مطابق میل شما رفتار کند.

2.     فرد دیگری تلاش می کند شما را مجبور به کاری کند که نمی خواهید.

3.     شما و دیگری هر دو تلاش می کنید تا یکدیگر را مجبور به کاری کنید که نمی خواهید.

4.     شما خود را مجبور به کاری می کنید که برایتان دردناک یا غیر ممکن است.

- و تا زمانی که آزادی خود و دیگران را نپذیرید، به آرامش نخواهید رسید. امیدوارم در پایان این سلسله مقالات نظریه ی انتخاب،‌به درک این آزادی برای خود و دیگران برسیم.-

در نهایت به این نتیجه می رسیم که ماشین رفتاری ما تحت کنترل پنج نیاز اصلی ماست. جالب است که بدانید این نیازها - که همان جهان مطلوب ذهنی ما را تحت فیلتر ارزش های مان می سازند – فقط اکتسابی نیست.

یعنی اگر فردی نیاز به عشق و خواستن دارد،‌ صرفا کسی نبوده که در کودکی مورد بی مهری والدین یا بزرگتر ها قرار گرفته است.

اگر کسی تشنه ی قدرت است،‌ صرفا به دلیل سرکوب شدن اقتدار و اعتماد به نفسش در دوران طفولیت، نیست.

فردی که محتاج تفریح و خوشگذرانی است، ‌رفتارش صد در صد به خاطر فشار های روحی و رفتاری در سنین پایین نیست.

کسانی که برای بقای خود،‌ کسب ثروت و امنیت،‌ می جنگند،‌ لزوما" عقده های دوران کودکی ندارند.

فرد آزادی طلب، ‌برخواسته از اسارت های دوران کودکی نیست.

می خواهم بگویم،‌ ارث تاثیر چشم گیری در حجم ظرف های نیاز شما دارد.

همین جا کمی صبر کنید.

کدام نیاز تان حجم بزرگتری دارد؟! نمی دانید؟! به این سوال جواب دهید:

بیشتر طالب چه خواسته ای در زندگی هستید؟! نمی دانید؟!‌به این سوال پاسخ دهید: ‌

چه چیزهایی برای شما ارزش است؟! این را به طور یقین می دانید. شما از روی ارزش هایی که به آنها پایبند و یا در طلب شان هستید،‌ می توانید به نیازها و میزان شان در وجودتان پی ببرید.

من چند نمونه ی ارزشی را نام می برم: پیشرفت / ماجراجویی/ پیوند و احساس تعلق / چالش / تعاون و همکاری / اجتماع/ رقابت/ همکاری و تشریک مساعی / قاطعیت / نظم و ترتیب/ راحتی / برتری یا فضیلت / وفاداری/ صداقت و راستی / آزادی / پیشرفت مداوم / حسن نیت / پر تلاش بودن / احترام / فردیت / یکپارچگی شخصیت / دانش و معرفت / عشق و دلدادگی / میهن پرستی / رشد شخصی / عملگرایی/ موفقیت / ثروت / احترام به دیگران / حاکمیت قانون / فرزانگی و دانایی و حکمت / خدمت به دیگران و حل مشکلات /ثبات و پایداری / یگانگی و و حدت / زیبایی / تغییر / تعهد / شایستگی / شادمانی و خرسندی / انصاف / شهرت / عدالت / برازندگی وسلامت روح و جسم /  آرامش / نیرومندی / مهربانی / پول / صلح و صفا / حداکثر بهره وری از زمان و .. / لذت و کیف و خوشی / وقت شناسی / قابلیت اعتماد/ حوزه ی خصوصی / پاسخگو بودن / ایمنی و امنیت / اتکا به نفس / سادگی و بی آلایش/ سرعت / متعارف سازی / تحمل و سعه ی صدر / تنوع / دقت / نوع دوستی / پاکیزگی / نظم و آرامش / پیوند . خشنودی / رضایت مشتری / برابری / خانواده / ایمان / فراست و استعداد / قدر شناسی / جامع نگری / استقلال / نو آوری / رهبری و مدیریت / کمال / قدرت / کاردانی و تدبیر / تعمق و تفکر / شور زندگی / کار تیمی / حقیقت / صمیمیت ...

 

تمام این ارزش ها،‌زیر مجموعه ی یکی از پنج نیاز اصلی است. کمی دقت کنید متوجه خواهید شد کدام ارزش ها برایتان پررنگ تر و در نتیجه خواهان چه هستید؟ خواهان آزادی؟‌ پیشرفت و شکوفایی ( قدرت ) ؟ عشق ( تعلق خاطر )؟‌ لذت ( تفریح و سرگرمی) ؟ یا ثروت و امنیت ( بقا)؟!

دانستید؟ حالا به خویشاوندان نسبی خود فکر کنید! خواهید دید که پدر و مادر یا عمه و عمو و خاله و دایی و سایر وابستگان خونی شما نیز اشتراکات جالبی در حجم ظرف نیازهای شان با شما دارند. ارث در این قضیه موثر است اما ... اما ... اما ....

<< من که نیازی را به ارث برده ام، چگونه می توانم در  کنترل و تغییر خودم موثر باشم ؟! >>

جواب :

" "‌ " طریقه ی ارضای نیاز، هنر شماست " " "

نیاز عیب نیست. طلب عشق یا جاه طلبی! ثروت خواهی یا خوش گذرانی! هیچ کدام عیب نیست تا زمانی که این نیاز ها از راه درست ارضا شوند.

اینکه چگونه بدانیم رفتار ما برای ارضای نیاز هایمان درست است یا خیر باید به بررسی برخی از باورهای ذهنی بپردازیم که در مقاله ی بعدی، درباره اش گفتگو خواهیم کرد.

سپاس از بودن همه تان.

 

امیر معصومی / آمونیاک

بیست و سه اردی بهشت نود و چهار

نظرات 1 + ارسال نظر
آ... 1394/03/06 ساعت 12:18 ق.ظ

سپاس..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد