می خواهم
بروم
آنجا
که عرب، نی انداخت!
برایم
نامه ی " فدایت شوم! " نفرست؛
این ره
که تو می روی به ترکستان است!
می
دانی؟!
آواز
دهل شنیدن از دور خوش است!
خیلی
خوش است
وقتی
آوای
ننه من غریب ام هایت،
لالایی
خواب های خرگوشی من شود!
آنروز
سرنا را از سر گشادش خواهی زد
تا
منی را
که به خواب زده ام،
از
خواب خوش مستی بیدار کنی
اما
آب که
از سر گذشت، چه یک وجب! چه صد وجب!
تو را
به خیر و ما را به سلامت!