عورانی

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک
عورانی

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک

کلیدی بر جهان اسرار ... قسمت دوم ( ضمیر هشیار و ناهوشیار )

" ذهن هشیار و ناهوشیار "

 

در تعریف ذهن هوشیار می خوانیم:

اعمال و شعور خودآگاه ما از مغز سر چشمه می گیرند؛ اندیشه، توسط مغز، یعنی همان عضوی که خودآگاهی از آن متجلی می شود، آشکار می گردد.

ضمیر خودآگاه با شناسایی جهان پیرامون سرو کار دارد، بدین معنا که، مغز هر آنچه از تحلیل داده ها، توسط حواس پنجگانه، دریافت کرده باشد، در کمال امانت داری در اختیارِ ذهن ناهوشیار یا همان ضمیر ناخودآگاه قرار می دهد.

ذهن ناهوشیار همان گونه که از نامش پیداست، بدون هیچ قدرتی بر دخل و تصرفِ پیام های دریافتی، آنها را در بطن خویش نگه می دارد؛ این ذهن تفاوتی میان داده های فاسد و مخرب یا پویا و سازنده قائل نیست لذا، آنچه در پس زمینۀ ذهنِ یک انسان، از شناخت جهان آفرینش ذخیره می شود، ارتباط کاملا مستقیمی دارد با آنچه از جهان هستی دریافت می کند.

لختی درنگ کنید؛ بنشینید و به صندلی خود تکیه کنید؛ دست راست تان را بالا بیاورید، شصت و انگشت سبابه تان را به شکل حلقه در آورده، جلوی چشمتان بگیرید. چشم چپ تان را ببندید. دایره ی دیدتان مد نظر من است. کوچک است، نه؟!...

حال، چشم چپ تان را باز کنید؛ بهتر شد؟! قطعا، چون وسعت دید بهتری دارید. این بار

دست تان را هم بیاندازید، عالی شد، چون دیگر مانعی برای دیدن سمت راست تان ندارید، حالا...

 فرض کنید در قبیله ای متولد شده باشید که باز کردن چشم چپ، بر همۀ ساکنانش ممنوع شده باشد و هر کس سرپیچی کند، محکوم به اعدام باشد؛ از طرفی، اگر کسی، به هر بهانه، برای دید و کنترل بهتر خود، گردنش را بچرخاند، حدّ بخورد!... چه حسی دارید؟! حماقت محض است، مگر نه؟! اما ...

خوب یا بد، شما هم اکنون نیز عضوی از این جامعه هستید! جامعه ای که حس بینایی آن به قوانین عرف و شرع، محدود شده است! حس بویایی آن استعمال عطر را بر زنانش حرام کرده است، حس شنوایی مردان را بر ...! حس لامسه را ... 

خود به محدودیت در سایر حواس بیاندیشید،در ارائۀ مطلب، من به درست یا غلط، باید یا نباید حصار ها نظری ندارم، حرف من، درد عمیقی است که " اندیشه ی معقولِ" آدمی!!! در شناخت ناقص از هستی خویش می کشد!

 این گسترۀ دید و میزانِ ژرفای ضمیرناخودآگاه، یکی از همان تفاوت های بارزِ انسان خردمند و عاقل است، که از وی شخصیتی آگاه می سازد!

چقدر از دریافت های شما از جهان پیرامون به قالب ها، هنجار ها و باید های انسانی محدود شده است؟ چه قدر کودکی را تجربه نکرده اید و تا چه اندازه نوجوانی تان از عقده لبریز است،

چه جوانی ها نکرده اید و با چه حسرت ها به میانسالی می روید؟! ...

حرف حساب این مقاله همین هست، جدولی تهیه کنیدبا سه ردیف، حصار هایی که بر اندیشه تان بسته شده است را در ردیف اول و در ردیف دیگر نتایج حاصل از قانون مداری حصارها را بنویسید، در ردیف آخر صادقانه بگویید چه حسی مانع شما شد که از این حصار ها بگذرید و جهان تازه ای را تجربه کنید؟!

ضمیر ناخودآگاه شما، از اندیشه و افکار شما تغذیه می شود، این گنجینۀ ارزشمند شما بسیار کوچک است، شمایی که تا به امروز در شعاع مختصری از پیرامون خود کسب آگاهی کرده اید، شما که ضمیر ناخودآگاه تان آرشیو کوچکی از همۀ آنچه که باید، نیست، منبعی است از همۀ آنچه که به شما آموخته اند و یا خودتان خواسته اید با حواس خود درک کنید!، از ریتم طبیعی تنفس و ضربان قلب گرفته، تا اعتماد به نفس و قوۀ خلاقه ای که در درون شماست. این توانمندی های بنیادین از تربیت درست در کودکی، در کنار تمام نقاط ضعف شما، همۀ آن چیزی است که دارید، اما بیشتر خواهید داشت اگر در ذهن ناهوشیار خویش به چالش و جستجو بپردازید، زیرا ضمیر ناخودآگاه شما قدرت اعجازی دارد که کلید دستیابی به آن، در سیاهچالی عمیق پنهان است، کدام سیاه چال؟! همان جا که ریشۀ تمام دردهایتان هر روز تقویت می شود! نشان دادنِ کانون درد با من، درمانش با شما.

در اولین قدم به خواب های تان گریز میزنم؛ از دل سیاه کابوس ها، راه روشنی به ضمیر ناخودآگاه تان باز می کنم، گاهی لازم است که مسیر رفته را ایستاد و راه بهتری را انتخاب کرد ولو از نظر شما، بیراهه ای باشد پر از سنگلاخ، کافی است آن حلقه را از دور چشمتان بر دارید و تا قسمت بعدی آنچه میخواهید بدانید را، بی پروا بپرسید.

 

ادامه دارد...


 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد