عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک

عورانی

وبلاگ رسمی امیر معصومی/آمونیاک

دژ / واره

خودم را می برم هواخوری


اما


دشت سینه ات یاغی گری میکند!


مادیان هوس را تا بلندای سرخینه ی لبت می راند/


پایم که به چشمه سار چشمانت میپیچد


خیس هق هق عاشقانه ی نگاه شبگردم میشود.


من تو را با تمام موصوف و صفت ها


تا بلندای تمام مضاف و مضاف الیه ها


فرای هر نهاد و گزاره ای


دور از قافیه،


ردیف میخواهم


در خطوط مواج نفست!


فارغ از دو دو تا چهار تای هر جاذبه و دافعه ی شرعی!


من تو را به بی شرم ازحضور 


انکحت و متعتُ،


خارج از زوجتُ میخواهم!


من تو را


تنها


دور از خودت میخواهم!


با من برهنه از هر


حصری


در محشر جانت بخواب!


پ . ن : 

گاهی از دستِ دل به در شود این جنون ادواری! / این درد را درمان نباید / که / نشاید!



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد